دیورتیسمان ، اتود ، فانتزی
دیورتیسمان
یا دیور تیمنتو نوعی سوئیت سازی است ولی با فرمی آزادتر؛ قطعات مختلف آن لازم نیست که حتما به ساختمان مشخصی پرداخته شود. از طرف دیگر، در اصل، این قطعات برای گروه سازهای سولیست نوشته می شود تا یک ارکستر . این فرم در حدود نیمه قرن 18 پیدا شد و جای سوئیت را- که از آن ناشی شده بود- گرفت. این فرم با مشخصه بسیار ساده ای، از سونات کلاسیک، هم دوره خود، مجزا می شود . علیرغم تعداد زیاد موومان ها، هر یک از آن ها دارای ابعادی کوچک و دارای کاراکتری الهام گرفته از رقص می باشند. دیور تیسمان در دوران سلیقه فاخر بسیار مورد توجه بود. این فرم برای سازهای بادی، برای بادی و زهی، برای پیانو و سایر ترکیبات سازی نوشته می شد. با پیدا شدن موسیقی مجلسی، این فرم فراموش شد تا این که در قرن 20 استراوینسکی و بارتوک آن را با فرمی فشرده تر و روحیه ای جدی تر بار دیگر مطرح کنند.
اتود
واژه اتود اغلب مفهوم تمرین را در ذهن شنونده ایجاد می کند. ولی در این جا همزمان دو معنای متفاوت دارد:
1- عناصری منحصرا موسیقایی
2- عناصری برخاسته از تکنیک سازی.
پس یک اتود باید اهمیت یکسانی به موسیقی و تربیت برای استادی در نوازندگی بدهد. این موضوعی است که در اتودهای شوپن به چشم می خورد . اصل موضوع اتود به زمان های دورتری باز می گردد در قرن 15 قطعاتی آموزشی برای ارگ و در قرن 16 قطعاتی برای کلاوسن نوشته شده است. آیا انوانسیون های باخ جز اتود هستند؟ اولین بار واژه « اتود» را کرامر و کلمنتی در اواخر قرن 17 به کار بردند. اتود دارای ساختمان مشخصی نیست و برش های خود را از تیپ های مختلف، فرم دوتایی، لید یا به ندرت از روندو می گیرد.
فانتزی
در اصل یک قطعه سازی است با ساختاری آزاد، و اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم، ساختار یا لااقل حالت خود را از فرمی خویشاوندی ریچر کار، پرلود یا سونات بر اساس دوران مربوط به نوشته شدنش می گیرد. فانتزی اصلش به قرن 16 باز می گردد. در قرن 17، ویرژینالیست های انگلیسی آن را فانسی نامیدند و با ریچر کار برابر گرفتند، و پولی فونیست های ایتالیا و آلمان نیز از آن ها پیروی کردند. در قرن 18، ی.س.باخ آن را مثل یک پرلود بزرگ در نظر گرفت. در نیمه دوم قرن 18 به طور کلی، تبدیل به نوعی سونات شد با ساختمانی نه چندان دقیق. در قرن 19، این واژه ملغمه ای از تنظیم آوازهای اصلی یک اپرا را می رساند، شنوندگان در تئاتر به دنبال موسیقی سبک و عامه فهم تری بودند، ولی ضعف علاقه آنها به موسیقی هیچ مناسبی با پذیرش اولیه این واژه ندارد. ساختار- بر طبق طبیعت و حتی خود اثر، تغییر می کند. در آثار فروبرگر، ساختار اهمیت زیادی دارد تا جایی که به کانزون نزدیک می شود. در آنها تعدادی اپیزود هست که به سبک واریاسیون روی آنها کار شده است. فانتزی در آثار باخ طرح بسیار زیبایی دارند. قطعه معروف فانتزی در اوت(do) مینور برای پیانو اثر موزار، آلگروی بزرگی از سونات است که در زمینه تونال از آنچه سنت بوده بسیار دور شده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.